ایش، ایو، آزادلیق
مرور رده

ادبیات

نوشته ای از رفیق جان باخته نیوشا فرهی بمناسبت سالگرد خاموشی ” نیما ” شاعر آزاده ((یوش)).

برتولت برشت می نویسد “ امروز نویسنده ای که بخواهد با دروغ و جهالت مبارزه کند و حقیقت را بنویسد باید دست کم با پنچ مشکل در افتد. برای چنین نویسنده ای دلاوری گفتن حقیقت لازم است ، در حالی که حقیقت را همه جا خفه می کنند. هوشیاری بازشناختن…

بیاندیش

سعید سلطانپور بیاندیش دندان چرخهای کارخانه حریصانه می جود نیروی کار کارگران را عباس پشت دستگاه پرس ایستاده است محمود می دود ، این سو ، آن سو . من خود تراشکار جوانی هستم، ( من شکل می دهم به آهن و فولاد )، من کار می کنم، و می…

پنج شهید آرمان خلق

رفیق مرضیه احمدی اسکوئی سحر سحر یوردوموزدان قارانلیق گئجه قاچمامیش هله گونش قیزیل ساچین اوجا داغ لاردا آچمامیش بئش قهرمان٬ یاددا قالان تاپشیریلدى جللادلارا مین لر تمیز سئوه ن قلبه ووردو جللاد درین یارا تازا قانلار قورومامیش گئنه

اولار کی

رفیق مرضیه احمدی اسکوئی   گؤره سن اولار کى دؤرد ال آیاقلى قیسسا آرزولارا٬ کیچیک وارلیغا مؤحکم یاپیشیبلار٬ هئچ دوشونورلر بؤیوک اینسانلارا٬ درین وارلیغا دَیه رلى یاشاییب٬ بؤیوک اؤلمه یه؟   بهار ۱۳۵۱ (دالغا)     آنان که   آنان که به

سه خُم خسروی

“سه خُم خسروی”: رگرفته از مجموعه داستان از این ولایت علی‌اشرف درویشیان صدای به هم خوردن در چوبی پوسیده، سه کلاغی را که روی دیوار کاهگلی نشسته بودند پراند. قارقارشان خانه را پرکرد. روی برف‌های گوشۀ حیاط نشستند و به پیرمرد که بهت‌زده و…

هتاو (هه‌تاو=‌‌خورشید) اسم دختر در زبانی کردی.

هتاو علی‌اشرف درویشیان صبح زود،خروسخوان،که هنوز آب رودخانه آلوده نشده بود،هتاو با کوزه ای که از خودش کمی کوچتر بود،از میان کوچه های ده پیدا می شد.کوچه های پر از عطر یونجه و بوی گوسفند بودند.لب چشمه می نشست،کوزه را پر می کرد.با دست های…